شما چه حرفی واسه گفتن دارید؟
حرف هايي هست براي گفتن كه اگر گوشي نبود، نمي گوييم .و حرف هاييهست براي نگفتن، حرف هايي كه هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمي آورندو سرمايه هر كسي به اندازه ي حرف هايي كه براي نگفتن دارد
حرف هايي هست براي گفتن كه اگر گوشي نبود، نمي گوييم .و حرف هاييهست براي نگفتن، حرف هايي كه هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمي آورندو سرمايه هر كسي به اندازه ي حرف هايي كه براي نگفتن دارد
امیدوارم از وبلاگ نویسی خوشتون بیاد حداقل وبلاگ کلاسمون
به زودی به همهتون یوزر پسورد و یوزر نیم میدم تا هر کی دلش خواس مطلب به نام خودش بزنه تا مام از بیانات ارجمندش برخوردار شیم!!!!!!!!!!!!!!!
اهل دانشگاهم ، روزگارم خوش نیست
ژتونی دارم ، خرده عقلی ، سر سوزن شوقی
اهل دانشگاهم ، پیشه ام گپ زدن است
گاه گاهی می نویسم تكلیف
می سپارم به شما
تا به یك نمره ناقابل بیست
كه در آن زندانی ست ، دلتان زنده شود
چه خیالی چه خیالی می دانم
گپ زدن بیهوده است
خوب می دانم دانشم بیهوده است
استاد از من پرسید
چقدر نمره زمن می خواهی
من از او پرسیدم ، دل خوش سیری چند
اهل دانشگاهم ، قبله ام آموزش
جانمازم جزوه ، مشق از پنجره ها می گیرم
همه ذرات وجودم متبلور شده است
درسهایم را وقتی می خوانم
كه خروس می كشد خمیازه
مرغ و ماهی خواب است
خوب یادم هست ، مدرسه باغ آزادی بود
درس بی كرنش می خواندیم ، نمره بی خواهش می آوردیم
تا معلم پارازیت می انداخت ، همه غش می كردیم
كلاس چقدر زیبا بود و معلم چقدر حوصله داشت
درس خواندن آنروز ، مثل یك بازی بود
كم كمك دور شدم از آنجا
بار خود را بستم ، عاقبت رفتم در دانشگاه
به محیط خشن آموزش و به دانشكده علوم سرایت كردم
رفتم از پله كامپیوتر بالا ، چیزها دیدم در دانشگاه
من گدایی دیدم در آخر ترم
در به در می گشت
یك نمره قبولی می خواست
من كسی را دیدم ، از دیدن یك نمره ده
دم دانشگاه پشتك می زد
من نمی خندم اگر دوست من می افتد
من نمی خندم اگر نرخ ژتون را دوبرابر بكنند
و نمی خندم اگر موی سرم می ریزد
من در این دانشگاه
در سراشیب كسالت هستم
خوب می دانم استاد ، كی كوئیز می گیرد
برگه حذف كجاست ، سایت و رایانه آن مال من است
تریا، نقلیه و دانشكده از آن من است
ما بدانیم اگر سلف نباشد ، همگی می میریم
و اگر حذف نباشد ، همگی مشروطیم
نپرسیم كه در قیمه چرا گوشت نبود
كار ما نیست شناسایی مسئول غذا
كار ما نیست شناسایی بی نظمی ها
كار ما شاید اینست كه در مركز پانچ
پی اصلاح خطاها برویم
اهل دانشگاهم ، رشته ام علافیست
جیبهایم خالی ست
پدری دارم ، حسرتش یك شب خواب
دوستانی همه از دم ناباب
اهل دانشگاهم ، قبلهام استاد است ، جانمازم نمره
خوب میفهمم سهم آینده من بیكاریست
من نمیدانم كه چرا میگویند مرد تاجر خوب است و مهندس بیكار
وچرا در وسط سفره ما مدرك نیست
كار ما نیست شناسایی هردمبیلی
كار ما نیست جواب غلطی تحمیلی
كار ما شاید این است كه مدرك در دست
امیدوارم از وبلاگمون خوشتون بیاد
راستشو بخاین با اینکه تازه اومدم ولی اصلا انتظار نداشتم که همکلاسیامون با هم انقدر سرد باشن ما که اونجوری ..........................شما اینجوری.............
امیدوارم با راه اندازی وبلاگمون یه کمی با هم مهربون تر باشیم ان شا ا... !.......................
از طرف سعید (همکلاسی جدید )
اگر می خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود محبت کنید.
آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است.
وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما.
سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد.
اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید.
افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.
پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر.
کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم.
کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید.
انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند.
همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد.
تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است.
دشوارترین قدم، همان قدم اول است.
عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید.
وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید